.

پیامدهای اختلال شخصیت مرزی: روابط عاطفی و عاشقانه

به طور کلی شخصیت به معنی ویژگی‌های نسبتا پایداری در فرد است. معنی نسبتا پایدار چنین است که ویژگی‌های شخصیتی نه آنقدر به سرعت تغییر می‌کنند و نه تا همیشه پایدار هستند. اختلال شخصیت به این معنی است که این ویژگی‌های نسبتا پایدار فرد، چالش‌های مختلفی در زندگی فرد و اطرافیانش ایجاد می‌کند. اختلال شخصیت مرزی، یکی از انواع اختلالات شخصیت است. این اختلال به ندرت به تنهایی در فرد وجود دارد و در اکثر مواقع همراه با این اختلال، نشانه‌هایی از اختلال دوقطبی، افسردگی، اضطرابی و … در فرد وجود دارد.

گردآوری و ترجمه: دکتر پیمان دوستی

اختلال شخصیت مرزی بر افکار، احساسات و رفتارهای افراد تأثیر می‌گذارد و مقابله با مشکلاتی را که در عرصه‌های مختلف زندگی با آن مواجه می شوند را دشوار می‌کند. همه ما دیدگاه منحصر به فردی نسبت به جهان داریم، اما افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی (BPD) دیدگاهی تحریف شده نسبت به خود و محیط اطراف خود دارند.

افراد دارای اختلال شخصیت مرزی احساسات شدیدی را تجربه می‌کنند و خشم و از کوره در رفتن ویژگی بارزی از این اختلال است. معمولا افراد دارای اختلال شخصیت مرزی، به سرعت از رفتار خشم خود پشیمان می‌شوند و احساس گناه به سراغ آنها می‌آید. بر اساس راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM)، مجموعه ۹ نشانه وجود دارد که تعریف کننده اختلال شخصیت مرزی هستند و برای اینکه بتوانیم بیان کنیم فردی اختلال شخصیت مرزی دارد یا نه، باید حداقل ۵ نشانه از این ۹ نشانه در فرد وجود داشته باشد.

این اختلال، در جوامع بالینی و عمومی، بسیار شایع است و از لحاظ آماری، بیشتر افراد دارای اختلال شخصیت مرزی را زنان تشکیل می‌دهند.

بدون درمان مؤثر یا حمایت درمانی، این مسائل می توانند تأثیرات گسترده ای بر زندگی فرد داشته باشند. برخی از پیامدهای زندگی با اختلال شخصیت مرزی (اگر حمایت درمانی دریافت نشود):

عمدتا بی ثباتی در زمینه‌های مختلف زندگی مانند تغییر در دیدگاه‌ها، برنامه‌ها و …

بی ثباتی می‌تواند به شکل نصفه رها کردن فعالیت‌ها نمایان شود

در ایجاد و حفظ روابط سالم مشکل دارند (یا روابط بی ثبات)

روابط عاطفی بی ثبات یا چالش‌های زیاد زناشویی یا در رابطه عاطفی (گاها منجر به جدایی یا طلاق می‌شود)

احتمالا وجود رابطه‌های جنسی نسنجیده، تکانه‌ای، خارج از چهارچوب ارتباط و …

از دست دادن اعتماد به نفس

احساس پوچی مزمن

نوسانات خلقی خصوصا بین غم و اضطراب و خشم

خشم زیاد یا به سرعت از کوره در رفتن یا خشمگین شدن

احساس‌های دوگانه داشتن (معمولا بین خشم و دوست داشتن) خصوصا به افراد مهم زندگی

ترک تحصیل یا تغییر گزینه‌های درسی (بی ثباتی)

مشکلات حقوقی و یا شکایت

اخراج شدن و یا (تغییر شغل مکرر/ بی ثباتی)

الکلیسم و ​​سوء مصرف مواد

خودآزاری مزمن/ یا افکار خودکشی

احتمال بستری شدن در بیمارستان به خاطر افکار یا رفتار خود آسیب رسان یا خودکشی

مشکلات جدی در روابط عاشقانه افراد دارای اختلال شخصیت مرزی

اثرات اختلال شخصیت مرزی به طور اجتناب ناپذیری در روابط عاشقانه فرد قابل مشاهده است. افرادی که از اختلال شخصیت مرزی رنج می برند ممکن است ترس شدیدی از رها شدن داشته باشند. به دلیل این ترس ها می توانند دائماً از فردی که با او در ارتباط هستند جاسوسی کنند و هر رفتاری را به رها شدن، نادیده گرفته شدن یا کنار گذاشته شدن و یا بی توجهی تعبیر کنند.

احساس ناامنی شدید و ترس می‌تواند سازش را دشوار کند و باعث نوسان در رابطه شود. این افراد در حالی که از رها شدن می ترسند، ممکن است غرق شوند و از نزدیک شدن به شریک زندگی خود امتناع کنند. در نهایت، افراد دارای اختلال شخصیت مرزی ممکن است یک رابطه شدید و متضاد بین خواسته های عشق و توجه و رفتارهای گوشه گیری و انزوا در نوسان باشد.

علاوه بر این، برخی از علائم این اختلال می تواند تأثیر غیرمستقیم بر روابط داشته باشد. به عنوان مثال، خریدهای ناگهانی یا یک دعوای غیرقابل کنترل، می تواند بر بسیاری از اعضای خانواده تأثیر بگذارد.

دریافت کمک حرفه ای بهترین راه برای حفظ رابطه با فردی است که BPD دارد و در حین انجام این کار از سلامت روانی هر دو طرف محافظت می کند. زوج درمانی، علاوه بر درمان فردی، می تواند به حفظ رابطه کمک کند.

حمایت روانشناختی برای اختلال شخصیت مرزی

از آنجایی که اختلالات شخصیت ماهیتی مزمن، گسترده و سفت و سخت دارند، می توان با تعیین اهداف خاص با روان درمانی پیشرفت کرد. این اهداف ممکن است شامل کاهش پریشانی فرد و تغییر رفتارهایی باشد که باعث اختلال در زندگی روزمره می شود.

از سوی دیگر، افراد مبتلا به اختلال شخصیت مرزی، می توانند تکانشگری و بی ثباتی عاطفی خود را از روابط بین فردی خود وارد محیط درمانی کنند. در طول درمان، آنها ممکن است بیش از حد واکنش پذیر شوند و احساس کنند دچار شکست شد‌ه‌اند.

علاوه بر این، مانند سایر اختلالات شخصیت، روش‌های روان‌درمانی برای اختلال شخصیت مرزی باید بر اساس رفتار و علائم فردی که به دنبال کمک روان‌شناختی است، اصلاح شود، زیرا برخی از روش‌های موجود در طیف سنتی روان‌درمانی فردی می‌توانند علائم اختلال شخصیت مرزی را بدتر کنند.

شرم ناسالم چیست و راه های عبور از شرم کدام است؟

شرم از این تصور ناشی می شود که چیزی درباره شما دارای نقص، غیراخلاقی یا ناشایست است. افرادی که شرم را تجربه می کنند معمولا سعی می کنند چیزی را که از آن احساس شرم می کنند پنهان کنند. وقتی شرم مزمن است، می تواند شامل این احساس شود که شما اساساً نقص دارید.

گردآوری: دکتر پیمان دوستی

در حالی که شرم یک احساس ناخوشایند است، منشا آن در بقای ما به عنوان یک گونه نقش دارد. بدون شرم، ممکن است نیازی به پایبندی به هنجارهای فرهنگی، پیروی از قوانین، یا رفتارهای اجتماعی نکنیم. از آنجایی که ما می خواهیم پذیرفته شویم، شرم یک ابزار تکاملی است که همه ما را تحت کنترل نگه می دارد.

شرم زمانی می تواند مشکل ساز شود که ۱) درونی شود یا ۲) منجر به ارزیابی بیش از حد خشن از خود به عنوان یک فرد شود. این منتقد درونی ممکن است به شما بگوید که فردی بد، یا بی ارزش هستید.

حقیقت این است که هرچقدر هم که عمیقاً احساس شرمندگی می‌کنید، ربطی به ارزشمندی شما ندارد.

سایر مفاهیم رایج که با شرم همپوشانی دارند عبارتند از:  خجالت، تحقیر و گناه. با این حال، این اصطلاحات مختلف دارای تفاوت های ظریف در معنا هستند. دانستن تفاوت این اصطلاحات، برای درک بهتر شرم مهم است.

در کتاب آکادمیک شرم که توسط انتشارات دانشگاه آکسفورد منتشر شد، نویسندگان چهار دسته از رفتار حین تجربه شرم را شناسایی کردند:

۱) پاسخ‌های پر حرارت تکانشی

اینها کارهایی هستند که وقتی احساس شرمندگی و حالت تدافعی می کنید، انجام می‌دهید، مانند عصبانیت شدید یا حمله به طرف مقابل برای منحرف کردن توجه از خودتان. پاسخ‌های پر حرارت معمولاً واکنش‌هایی تکانشی هستند.

۲) رفتارهایی برای مقابله یا پنهان کردن شرم

این رفتارها شامل تلاش برای جلوگیری از قرار گرفتن در مرکز توجه یا به اشتراک گذاشتن افکار یا احساسات خود است. پنهان کردن خود یک روش محافظت از خود در برابر شرم است.

۳) رفتارهای ایمنی برای جلوگیری از شرم

این دسته از رفتارها ممکن است مواردی مانند عذرخواهی، گریه کردن یا اجتناب از درگیری باشد. افرادی که تمایل به احساساتی بودن یا اجتناب از تعارض دارند ممکن است بیشتر درگیر رفتارهای ایمنی باشند.

۴) رفتارهایی برای ترمیم شرم

اینها ممکن است شامل کارهایی مانند برای تسکین خود باشد. به عنوان مثال، اگر یک سالگرد مهم را فراموش کرده اید، ممکن است به خود بگویید که ذهن‌تان بسیار شلوغ بوده است. یا برای نشان دادن اینکه متاسف هستید، کارهایی انجام دهید.

۱) شرم گذرا

شرم گذرا به آن احساس زودگذری اشاره دارد که هنگام یک اشتباه، شاید در یک محیط اجتماعی، احساس می کنید. شرم گذرا معمولا به سرعت می گذرد و مشکلی در زندگی شما ایجاد نمی کند. شرم گذرا حتی ممکن است با وادار کردن شما به توجه بیشتر به بازخورد دریافتی از دیگران مفید باشد.

۲) شرم مزمن

شرم مزمن همیشه همراه شماست و باعث می شود احساس کنید به اندازه کافی خوب نیستید. این نوع شرم می تواند عملکرد و سلامت روان شما را مختل کند.

۳) حقارت

تحقیر یکی از شدیدترین اشکال شرم است و زمانی اتفاق می‌افتد که به طور انتقادی از چیزی خجالت بکشیم. اغلب، زمانی که اتفاقی در مقابل دیگران رخ می دهد، حقارت احساس می شود.

۴) احساس بازنده بودن/ شکست خوردن

ممکن است هنگام تجربه شکست احساس شرم کنیم. اگر انتظارات شما برآورده نشود یا در کاری شکست بخورید، ممکن است شرم ناشی از شکست یا ناامیدی را تجربه کنید. برای مثال، اگر در یک مسابقه ورزشی که انتظار داشتید برنده شوید، شکست بخورید، ممکن است از باخت احساس شرم کنید. یا ممکن است وقتی در محل کارتان ترفیع نگرفتید احساس شرمندگی کنید.

۵) شرم در اطراف غریبه‌ها

شرم در اطراف غریبه ها منعکس کننده این احساس است که آنها متوجه می شوند مشکلی در شما وجود دارد. این نوع شرم با اضطراب اجتماعی رایج است.

۶) شرم در مقابل دیگران

شرم در مقابل دیگران به نوعی از شرم گفته می شود که فرد در مقابل دیگران احساس خجالت می کند. این شکل از شرم با احساس حقارت مرتبط است.

۷) شرم از عملکرد

احساس شرم نسبت به عملکرد خود، نوع دیگری از شرم است. این نوع شرم معمولاً هنگام سخنرانی در جمع و همچنین در هنگام اجرای موسیقی و ورزش خود را نشان می دهد. برخی استدلال می کنند که شرم از عملکرد هم بر “اجرا کننده” و هم بر دیگران حاضر در رویداد تأثیر می‌گذارد.

۸) شرم از خود

احساس اینکه شما فردی حقیر هستید می تواند منجر به شرمندگی از خود شود. این یک نوع شرم مزمن با اثرات طولانی مدت است.

۹) شرم ناشی از عشق یک طرفه

شرم ناشی از عشق نافرجام نوع دیگری از شرم است.

۱۰) شرم ناشی از قرار گرفتن در معرض رویدادی ناخواسته

تحقیر عمومی مانند قرار گرفتن در معرض رویدادی ناخواسته نوع دیگری از شرم را می سازد. یک مثال می تواند اشتباه کردن در ملاء عام و اشاره کردن یک نفر به آن اشتباه باشد.

۱۱) شرم ناشی از محرومیت

اگر احساس می‌کنید از گروهی طرد شده‌اید، مورد پسند گروه نیستید، یا به آن تعلق ندارید، ممکن است از کنار گذاشته شدن شرمنده شوید. این نوع شرم در اضطراب اجتماعی نیز رایج است.

۱۲) شرم درونی شده

شرم درونی شده به شرمی که به عنوان بخشی از شما تبدیل شده است اشاره دارد. به عنوان مثال، کسانی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده قرار می‌گیرند ممکن است احساس بی‌ارزشی یا شرم را تجربه کنند.

۱۳) شرم سمی

شرم سمی شبیه شرم درونی شده است، زیرا شامل این تصور است که در درون شما مشکلی وجود دارد. شرم سمی بخشی از هویت اصلی شما می‌شود تا یک حالت گذرا. افرادی که شرم سمی را تجربه می کنند ممکن است سعی کنند خود بیرونی کاملی را ارائه دهند (مثلا کمالگرا شوند) تا احساس خود را در درون پنهان کنند.

۱۴) شرم سالم

در نهایت، شرم سالم نیز می تواند وجود داشته باشد. شرم زمانی می تواند سالم باشد که باعث فروتنی شما شود، به شما اجازه می دهد به خودتان بخندید، شما را متواضع می کند، یا به شما در مورد مرزها یاد می دهد. بدون حداقل کمی شرم، افراد در اندازه گیری تأثیرات رفتارهای خود بر سایر افراد دچار مشکل می شوند.

سه مرحله اصلی برای درمان شرم شما وجود دارد.

  • اولین مورد این است که به جای اجتناب از شرمتان، آن را بررسی کنید.
    • دومی در آغوش کشیدن شرم شماست.
    • سومی رسیدن به پذیرش است.

اولین گام برای کنار آمدن با شرم این است که بفهمید موضوع چیست. این کار مهم است، زیرا اگر شرم را به خوبی تشخیص ندهید، شفای شرم برای شما غیرممکن خواهد بود. به دست آوردن دیدگاهی در مورد شرم با درک اینکه شرم از کجا آمده است و چگونه بر تصمیمات فعلی شما تأثیر می گذارد (از طریق خاطرات عاطفی) می تواند تا حد زیادی مانع از حاکمیت شرم بر زندگی شما شود.

یکی از راه‌های تشخیص شرم این است که در موقعیت‌های مختلف به احساسات خود توجه کنید. چه زمانی احساس شرم در شما ایجاد می شود؟ وقتی احساس شرم می کنید، چه واکنشی نشان می دهید؟

اگر درباره اینکه شرم چه موقع به وجود می‌آید یا وقتی به وجود می‌آید چه واکنشی نشان می‌دهید، مطمئن نیستید، سعی کنید در یک دفترچه درباره احساس شرم خود بنویسید. همچنین، می توانید در مورد وقایعی از گذشته خود بنویسید که در آن احساس شرم کرده‌اید یا امروز در احساس شرم شما تأثیر می‌گذارد. هر احساس یا فکری را که دارید و واکنشی که به آن موقعیت گذشته داشتید را یادداشت کنید. آوردن شرم به حیطه آگاهی، راهی برای عبور از سایه انداختن شرم بر زندگی فعلی شماست.

اکنون که شرم خود را شناسایی و تصدیق کرده اید، زمان آن فرا رسیده است که برای پذیرش شرم خود کار کنید. در حالی که این کار ممکن است غیرقابل تصور باشد، اما برای بهبودی از شرم، لازم است آن احساسات را از دنیای درونی خود بیرون بیاورید و به حیطه آگاهی‌تان بیاورید.

شما به مکانی امن برای تعلق داشتن و گروهی نیاز دارید که شما را با عشق بی قید و شرط غرق کند. اگر از قبل یک گروه حمایتی در زندگی خود ندارید، آن را در دوستان، خانواده یا حتی یک گروه پشتیبانی جستجو کنید. هنگام انجام این کار: به یاد داشته باشید که وقتی احساس شرم می کنید، عشق شما به خودتان باید بی قید و شرط باشد. با خود و با دیگران صادق باشید. از شرمی که احساس می کنید اجتناب نکنید. در عوض، در مورد احساسات خود صحبت کنید و در فضای امنی که ایجاد کرده اید، آنها را به اشتراک بگذارید.

شرم یک احساس پیچیده انسانی است که می تواند علل یا محرک های متعددی داشته باشد و برای غلبه بر آن نیازمند پذیرش است. بسته به نوع شرمتان، ممکن است راحت تر باشد با یک متخصص سلامت روان در مورد احساساتتان صحبت کنید تا اینکه بخواهید به تنهایی بر شرم غلبه کنید. شرم درباره این نیست که شما چه کسی هستید (مثلاً خوب یا بد هستید). شرم یک تجربه درونی شده در مورد خودتان، برخی از جنبه های شخصیت شما، یا اینکه کسی چگونه با شما رفتار کرده است می‌باشد و به نوبه خود، احساسی در شما نسبت به خودتان ایجاد کرده است.

برای اینکه فردی ارزشمند باشید نیازی به تغییر خود یا شخصیت خود ندارید. هنگامی که خود را بپذیرید، کمتر احساس شرم خواهید کرد و می توانید به جلو حرکت کنید.