عناصر ارتباط غیر کلامی

چندی پیش از پنجره اتاقم بیرون را تماشا می‌کردم. عده‌ای دور هم جمع شده بودند و من صدای آنها را نمی‌شنیدم. شخصی دست خود را بالا آورده بود و مدام آن را تکان می‌داد. شخص دیگری که روبروی او ایستاده بود چهره‌ای بر افروخته داشت و پشت یکی از دست‌هایش را بر کف دست دیگرش می‌کوبید. آنها چه احساسی داشتند؟ من چگونه به احساس آنها پی بردم؟

برشی از کتاب مهارت های زندگی بر اساس پذیرش و تعهد درمانی متمرکز بر شفقت

نویسنده: دکتر پیمان دوستی

برای ارتباطی موثر داشتن، از جنبه‌های غیر کلامی ارتباط نیز، می‌توان بهره برد. تن صدا، بلندی صدا، تماس چشمی، حالات چهره، ژست‌ها و حالات بدنی نمونه‌هایی از عناصر غیر کلامی ارتباط هستند. برخی مواقع ما از نحوه بروز این عناصر غیر کلامی خود آگاه نیستیم و به صورت تکانه‌ای عمل می‌کنیم.

سفارش این کتاب

در حالت “خلبان خودکار” افکار و احساس‌ها، ما را مثل عروسک خیمه شب بازی حرکت می‌دهند. اما خبر خوبی برایتان دارم، شما می‌توانید به نحو کارآمدی به آنها پاسخ دهید. لزومی ندارد که از شر افکار و احساس‌های خود خلاص شوید، اما می‌توانید نحوه پاسخ به آنها را انتخاب کنید. داشتن یک فکر یا احساس در کنترل مستقیم ما نیست و نمی‌توانیم آن را انتخاب کنیم، اما نحوه رفتار کردن‌مان در اختیار خودمان است، پس می‌خواهم بین احساس و عمل تفاوتی جدی قائل شوم. ما می‌توانیم احساس خشم، ترس، اضطراب، غم و … داشته باشیم، اما با اطمینان عمل کنیم. کافی است از حضور افکار و احساس‌هایمان آگاه باشیم، بدون تلاش برای خلاص شدن از دست آنها، فضایی در ذهن‌مان برایشان ایجاد کنیم، و به نحو کارآمدی رفتار کنیم.

حال یک تمرین انجام دهیم

طی هفته جاری با شفقت بیشتری با خودتان رفتار کنید و سعی کنید به نحوه ارتباط بر قرار کردن‌تان با دیگران توجه کنید، سپس سوالات زیر را پاسخ دهید.

  1. تن صدای شما هنگام برقراری ارتباط چگونه بود؟ در آن هنگام چه احساس و فکری را تجربه می‌کردید؟
  2. میزان بلندی صدای شما چقدر بود؟ در آن هنگام چه احساس و فکری را تجربه می‌کردید؟
  3. تماس چشمی‌شما به چه نحو بود؟ در آن هنگام چه احساس و فکری را تجربه می‌کردید؟
  4. می‌توانید حالات چهره خود را حدس بزنید؟ چه احساس و فکری را تجربه می‌کردید؟
  5. ژست‌های خود را به یاد می‌آورید؟ آنها چگونه بودند و چه احساس و فکری را که تجربه می‌کردید؟

اگر توانستید به سوالات بالا جواب دهید، بسیار عالی است. شما یک قدم دیگر به جلو رفته‌اید. در ادامه می‌خواهم سعی کنید در ارتباط بعدی‌تان به افکار و احساس‌هایی که ظاهر می‌شوند توجه کنید، سپس انتخاب کنید که با وجود این افکار و احساس‌ها و بدون تلاش برای خلاصی از دست آنها، چطور می‌خواهید تن صدا، بلندی صدا، تماس چشمی، حالات چهره و ژست‌های بدنی خود را کنترل کنید. بار دیگر به سوال‌های بالا پاسخ دهید.